برگزاری نشست نقد نمایش«فقط چهل روزه بودم»؛

وجود نقص در متن نمایش«فقط  چهل روزه بودم»/‌شیوه اجرای نمایش، ضعف‌های فاحشی داشت

وجود نقص در متن نمایش«فقط  چهل روزه بودم»/‌شیوه اجرای نمایش، ضعف‌های فاحشی داشت
نشست نقد و بررسی نمایش«فقط چهل روزه بودم» شب گذشته دوشنبه اول مهرماه در تماشاخانه ماه حوزه هنری برگزار شد.
سه‌شنبه ۰۲ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۲
کد خبر :  ۴۰۹۴۷

به گزارش سایت صحنه، دوشنبه‌های نقد تئاتر کانون ملی منتقدان تئاتر ایران شب گذشته به نقد و بررسی نمایش«فقط 40 روزه بودم» به کارگردانی مسهود طیبی که در تماشاخانه ماه حوزه هنری در حال اجراست اختصاص داشت و این نشست پس از پایان اجرای این نمایش با حضور رضا آشفته و ناهید زینی‌وند؛ دو تن از اعضای کانون ملی منتقدان ایران در تماشاخانه ماه برگزار شد.

در ابتدای این نشست و پس از توضیحات مسعود طیبی؛ کارگردان درباره چگونگی رسیدنش به ایده اجرایی برای به روی صحنه بردن این متن نمایشی، ناهید زینی‌وند با اشاره به تفاوت بودن متن این نمایش گفت: اشکالاتی در اجرای این نمایش وجود داشت که بخش عمده آن به متن باز می‌گردد و البته نواقصی نیز به درک و برداشت کارگردان برای به اجرا درآوردن آن به روی صحنه مربوط می‌شود.

وی افزود: متن نمایش«فقط 40 روزه بودم» در فضایی سورئال تعریف می‌شود و همانگونه که می‌دانید اساس و پایه سبک سورئال پس از جنگ جهان دوم در بین ادیبان و هنرمندان بسیار متداول شد چرا که عامه مردم به جهت لطمات سنگینی که از جنگ متحمل شدند نیازمند پناه بردن به رؤیا و تخیلات ذهنی خود بودند.

زینی‌وند تصریح کرد: اوضاع حاکم بر جامعه ایرانی را اگر عین و مانند شرایط پس از جنگ بین‌الملل ندانیم اما شبیه به آن دوران است، تنش‌های روحی و روانی و مناسبات نامتعارف و خارج ازعرف جامعه ایرانی در شرایط کنونی پیامد شرایط سخت معیشتی و اوضاع نابسامان اقتصادی، زمینه را برای پرداختن به این موضوعات که در این نمایش شاهد آن بودیم فراهم کرده است.

این عضو کانون ملی منتقدان ایران در ادامه گفت: با این وجود و با این فرض که فضای حاکم در این نمایش یک فضای ذهنی است و زیست یک زن را با روح شوهر  مرحومش تصویر می‌کند همچنان کارگردان و گروه اجرایی در به کار بردن امکانات صحنه در تداعی آنچه که از صافی ذهن نویسنده می گذرد چندان موافق نبوده است که البته همانطور که اشاره شد بخش عمده ای از این مسئله به ناتوانی نویسنده در پیاده ساختن آنچه که در ذهن داشته است در جریان روایت این نمایش و مناسبات زن و شوهری باز می‌گردد.

وی تأکید کرد: این نمایش هم در نحوه نگارش متن و هم در شیوه اجرایی  برای اجراهای متعاقب خود نیاز به بازنگری اساسی دارد، به هر حال ما در یک ظرف زمانی 40 دقیقه که تصور می شود زمان خوبی است که نه روده درازی شود که حوصله مخاطب سر برود و نه آنچنان شتابزده و گذرا از بسیاری از نقاط عطف نمایش بتوان عبور کرد، انتظار اجرایی معقول تر از آنچه که در صحنه نمایش را شاهد بودیم را داشتیم که البته در عمل چنین اتفاقی نیفتاد.

زینی‌وند در پایان سخنان خود گفت: در بسیاری از مقاطع نمایش شاهد آن بودیم که حرکتی کُند به ویژه در زمان تعویض صحنه ها در طول نمایش اتفاق می افتد، ریتم نمایش نشأت گرفته از آنچه که در متن به نگارش درآمده است به طور کلی متأثر ار روابط سرد میان زن و مرد این نمایش را کند و کسالت بار می کند و حال اگر قرار باشد با وجود همه تمهیدات و تدابیر خوبی که در این نمایش اعمال شده است فاصله گذاری هایی طولانی مدت میان دو صحنه اتفاق بیفتد، این به کار صدمه زده و منجر به قطع ارتباط تماشاگر با نمایش می‌شود.

این گزارش حاکی است در ادامه این نشست رضا آشفته؛ عضو دیگر کانون ملی منتقدان ایران با تأکید بر شیوه خاص نگارش نمایشنامه این اثر گفت: معمولاً مخاطب نمایش و تئاتر در ایران به این ذهنیت به سالن نمایشی پا می گذارد که با یک نمایش آن هم تابع ساختار ارسطویی مواجه شود، یعنی نمایش دارای آغاز، نقاط عطف و اوج و نقطه پایانی و نتیجه‌گیری که در جریان این نمایش شاهد بودیم که این اتفاق نیفتاد و «فقط چهل روزه بودم» آمده بود که همه آن مناسبات و ذهنیات را به هم بزند.

وی ادامه داد: بخشی از این امر یعنی اینکه مخاطب تئاتر منتظر اتفاقی آشنا براساس یک روایت خطی در نمایش است به این دلیل است که معمولاً مخاطب با یک پیش زمینه ذهنی وارد سالن نمایش می شود و قصد دارد مناسبات و روابطی را بر روی صحنه تئاتر مشاهده کند که خود آنها را در زندگی روزمره اش تجربه کرده است اما این نمایش تمام توقعات مخاطب را به هم می‌ریزد.

آشفته تصریح کرد: با وجود ضعف هایی که در این نمایش و به ویژه در اجرای آن برای انتقال مجموعه ای از مفاهیم که تفاوت میان زندگی روزمره که ممکن است همگی ما دچار آن شده باشیم و زندگی آرمانی و هدفمند که مروبط به انسان های خاص و ویژه است باید بگیوم که این نمایش اساساً قصد آن داشت تا به عرفانیات بپردازد، زندگی پس از مرگ، ارتباطی که همچنان شخص فوث شده تا مدتها پس از مرگش با این دنیا دارد تا آنجا که براساس یک باور دینی و عرفانی پس از 40 روز فارغ از دنیا و مناسبات آن به ملکوت پر کشیده و دل از دنیا و تمام تعلقات آن می‌بُرَد.

این عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در پایان با اشاره به اینکه متن نمایش با وجود نقص‌هایی که تکلیف گروه اجرایی را مشخص نمی کرد اما به واسطه پرداختن به این مهم از اهمیت و اعتبار بالایی برخوردار بود، گفت: سوابق گروه اجرایی این نمایش و اینکه اغلب در تولید و اجرای نمایش ها رئال و واقع گرا کار کرده و می کنند موجب شد که در مواجهه با این نمایش که همانطور که اشاره شد یک نمایش ذهنی است و به عالم سورئال تعلق دارد، نتوانند آنگونه که باید و شاید از عهده اجرای آن برآمده و از آنجا که کارگردان معمولاً نویسنده دوم یک اثر نمایشی است انتظار می رود که بتواند تعبیر و برداشت درست اما خاص خود را از متن نمایشی داشته باشد که تا حدود زیادی این برداشت و پرداخت نادرست به انجام رسید.

انتهای پیام

 

 

 

 

 

 

    

   

ارسال نظر